نور، در پرده ماند و شب آمد
جانِ دل مردگان به لب آمد
برسانید بر سرای امام
باز هم عبدِ بی ادب آمد
جلو افتاده پیش مولایش
هر که در معصیت، عقب آمد
کی شود تا جهان نظاره کند
دلبری فاطمینسب آمد
بندگان سفرهی کرم پهن است
ماهِ پر برکت رجب آمد
یا مَن أرجُوه... یا علی مددی
سائلی مرتضی طلب آمد
تا دم یاعلی به لب گفتم
بر لبم مزهی عنب آمد
مرغ دل را نجف فرستادم
مِس فرستادم و ذَهَب آمد
از علی خیر را طلب کردم
برترین فعل مستحب آمد
دلِ من رفت کربلایِ حسین
رحمت مستدام رب آمد
مادری گفت: فابک لِلمظلوم
سینهی ما به تاب و تب آمد
هر چه سنگ و سنان و خنجر بود
به سوی شاه تشنه لب آمد
نیزه داری زمان تسبیحش
سوی ارباب، با غضب آمد...
محمد جواد شیرازی